شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ چرا من هر شب تصميم ميگيرم زود بخوابم ساعت يک و نيم , دو هست؟:|
تو اصن تصميم نگير به نظر من :)
انقد تصميمام کجه يني؟:دي
فک ميکردم خودت فميدي :دي
فميده بودم فق ب علت اعتماد ب تفس پايين ذکر نکردم:دي
خب منم برات اعتمادبه نفس به خرج دادم فميدي:دي
:دي همون عشقولانه ها ديگه؟!
آقاي گلرخي کتاباي فصل پنجم چند تا نخونده داريد الان؟:دي/نگين تا ته عمر مديونتم خاهر!:دي
ته من دين نميخوام گردنت باشه من کيف ميخوام
نگين تريپ معنوي برداشتم واستا!مادي ش نکن خب!:دي
آقاي گلرخي تيکه کلامتون چرا شده عين ما دخترا؟:دي
خب بده نميخوام دين باشه گردنت ؟من کيف ميخوام:)
عشقولانه چيه؟!اوا: دي - زندگي كارواني اوليش همون وا :)
موفق باشيد : ) ) )
نگين =) / هر وخ مبادا اومد سفارش کيف داد تو هم بده با هم براتون درست ميکنم:دي
نميخوام ماه رمضون که اومدي آش بخوري بايد با کيف بياي وگرنه رات نميدم:)
يني دم در کيف ميگيري را ميدي؟مثه اين اداره ها ک بايد کارت بزنن؟:دي
افرين دقيقا :دي ..کيف ميدي ميري تو بي کيفي ميري بيرون :دي
بي کيف ميام ببينم جلو جمع جرات داري رام ندي يا نع!:دي
فک کردي خجالت ميکشم؟:دي
نه ماشالا...تو هرچي کم بياري رو کم نمياري!:دي نگين ياد بار اولي افتادم ک ديدمت!يادته همو ديديم ولي نميشناخيتم همو؟:دي
نه يادم ني :/ بيشتر توضيح بده کي بود؟
:| کلن بار اولي بود ک من يکي از جهان مجازي رو ميديدم.سايه و غزل و زهرا بودن بعدش تو اومدي!چيجوري توضيح بدم خب؟:| کلن يادته منو تو همو کجا ديديم ؟:دي
حرم بود ديگه..بعد از ماجراي کاج واينا همو ديديم؟
اووووه!نه بابا!کلي قبلش بود!شايد شيش ماه يا نه ماه قبلش بود!:-/
نميشه بيشتر راهنمايي کني؟
اگه يادم بود ک راهنمايي ميکردم :| فق يادمه اول زهرا و سايه و غزل بودن بعععدش تو اومدي!بعد گفتي اصن نميدونستم حنا کيه فقط پاشدم اومدم!اون موقه اصن تو نت همو نميشناختيم!ب ياد آوردي يا خودکشي کنم؟:-/
حنا بکم يادم نمياد ميکشي خودتو ؟:دي
من رفتم خودکشي کنم :-/ کاري نداري؟:-/
حنا :دي برخوردم چطور بود باهات صميمي باهات حرف زدم؟
اين همه نشونه دادم الان يادت نيومد بعد الان بگم مثلن آره صميمي بودي يادت مياد؟:-/
نه تو بگو کار دارم ..تصوير اون روز تاره هنوز بايد برام شفاف شه :دي
خدااااا غلط کردم نگين...منو ببخش...اصن منو تو تا حالا همو نديديم!:دي يادم نيس خيلي!فک کنم صميمي بودي!:-/
خب من با همه صميمي خودموني برخورد ميکنم...نه حنا من چرا واقعا تورويادم نيست ؟:/..چرا؟ فکرم مشغول شد اصن
= ) ) ) ) پ واسه چي پرسيدي تو که با همه صميمي برخورد ميکني؟ اصن کلن يادت نيس ک همو ديديم يا نه؟اصن منو يادت نيس؟نگين اين چن تاس؟:-/
حنا فک کنم 6 تا :دي چرا انگشتات 6 تاس؟:)
انگشتاي من پنج تاس. اون يکي انگشت خودته ک داري باش ميشمري!:) نگين کلن يادت نيس همو ديديم يا نه؟
چرا يادمه..نشسته بودي شبستان بالا پيش غزل ...نخير انگشت خودته :ذي
ببين ما سه بار همو ديديم!فک کنم البته!يه بارش بعد از جريان کاج و اينا داش علي ک قبلش هم حرم بوديم.يه بار ديگش اون قراره ک هلوع اومده بود قم خيييليا اومده بودن ک بعدش فلافل خورديم يکي ميمونه فق!اونم بار اوله!تو شبستان!يادت اومددد؟:-/
ميگم که تاره برام قراره اول ..همينا يادمه....اون دوتارو که يادمه اولي يادم ني
اي خفه نشي الاهي!برو تا صب فک کن يادت مياد :دي داره خوابم م ي ب ر ه
باشه ميرم فک ميکنم نتيجه رو بهت ميگم صبح...قم نمياي ؟..بر و بخاب:)
نتيجه چي شد؟:) اين هفته ميام ايشالا تا آخراي تابستون تقريبا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top