• وبلاگ : حنا، دختري با مقنعه
  • يادداشت : 8انه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    8تانه؟!:))
    ايشالا 9انه اي در خوشبختي و عاقبت بخيري و سلامت و عزت زير سايه پدر و مادر داشته باشين:)
    پاسخ

    8 سال ديگه تا 9انه مونده :) ممنون :)

    خوش حالم.

    خوش حالم که چند ماه از راهنمايي ات مونده!

    اومدم اينجا اصلا اينو بگم.

    ديروز که گفتم دارم با دوستم حرف مي زنم اصلا منظورم اين نبود که مزاحم شدي! تو پرسيدي براي چي اين قدر يهويي نظرات زياد شد. منم گفتم چون دارم با دوستم حرف مي زنم. فقط همين.

    ببخشيد اگر بد حرف زدم.

    پاسخ

    مهم نيست...مهم نيست...

    سلام !

    عيدت مبارک !

    پاسخ

    سلام!عيدت مبارك!

    عيدتون مباااااارک!:)
    پاسخ

    مرسي...عيد تو هم مبارك

    سلام

    من متعلق به دهه ي 80 ام .

    زندگي را از همان ابتداي دهه ي 80 بخاطر مي آورم.

    و کلي از اين حرفا !

    و لجم مي گرفت از اينکه توي دهه ي 80 بودم در حاليکه بود و نبودم فرقي نمي کرد به حال دنياي بيرون !

    من دهه ي 90 را به يک علت دوست دارم ؛ چون دهه ي جواني من است و دهه اي که توي آن مي توانم بودنم را به دنياي بيرون از خودم ثابت کنم ! خيلي باحاله ...

    البته اگه دبيرستان رفتن و دبيرستاني بودن جواني را زهر مار نکند !

    پاسخ

    جالبه...حرفات از يه ديد ديگه به زندگيه...منم دهه 80 رو دوست داشتم...چون خيلي باحال بود...سلام به دبيرستان برسون...من كه فعلا چند ماه وقت دارم كه در كنار دبيرستان زندگي برام زهر نشه!خوشحالم كه چند ماه از راهنماييم مونده!!!

    سلام ...

    انشاالله دهه 90 هم مثل دهه 80 براتون پر معني و پر بار باشه...

    اميدوارم دهه پر بارتري رو آغاز کنيد و 9انه ي خود را با حضور صاحب عصر به پايان برسانيد ...

    با آرزوي رسيدن به آرزوهاي 19انه زيباتر از 18انه ...

    18انه که رفت ... 19انه ات مبارک ...


    پاسخ

    ممنونم...8انه و 9انه و ...ايشاالله 200انه تون سرشار از خوبي...
    پاسخ

    جنابعالي كم كم داري ديوونم ميكني...

    من محمد رضايي 33 ساله اهل قوچان که در سال 81 يک قطعه زمين به شماره (20 )از اراضي دادگاه انقلاب قوچان فاز 2 از خانم مليحه عطاران فاروجي خريداري کردم که اين زمين را در سال82 به پدرم واگذار کردم ودر سال 83 ازدواج نمودم وپس از 13 ماه رفت و آمد در بهمن 84 به علت زير بار نرفتن براي زدن قولنامه همين زمين به نام همسرم مهريه اش را به اجرا گذاشت وقطع ارتباط کامل کرد وشکايت بازي ها عليه يکديگر شروع شد(رجوع به ليست 31مورد پرونده)تا آبان86 که پدرم متوجه ديوارکشي زمين شد وپس از پيگيري ماجرا متوجه شديم خريدار زمين حاج آقا حسن مهدوي نيک از قضات دادگستري قوچان مي باشد که 3قطعه زمين از خانم مليحه عطاران خريداري نموده ((2قطعه مسکوني و1قطعه تجاري،که خانم عطاران قطعه(20)را درسال 81 به من فروخته بودند وقطعه (30 )را 3ماه زودتر از من به آقاي مغنيان فروخته بودن1باب مغازه هنوز مال خانم عطاران بود)) وپس از شکايت من وآقاي مغنيان عليه خانم عطاران متوجه شديم که وي نيز دختر دايي رييس دادگستري قوچان حاج آقا بزمي مي باشد ودر پي بررسي شکايتمان خانم عطاران در وهله اول ادعاي جعل امضا کردند که با گفتن ارجاع به کارشناس توسط داديار شعبه اول دادسراي قوچان آقاي احمدي خانم عطاران به دست و پا افتاده و چاره کار را در ادعاي محجوريت ديدند واز اين به بعد موش و گربه بازي ما همانند تام و جري شروع شد و به علت هم زمان بودن شکايت فروش مال غير ودرخواست نفقه از سوي همسرم(باوجود داشتن عدم تمکين و راي ازدواج مجدد ومنع اشتغال همسرم ودر خواست من از همسرم براي تعيين وضعيت زندگي)اين نفقه در دادگاه بدوي رد شد ولي با مغلطه بازي وفتنه گري همسرم و وکيلش مريم ميرزا خانزاده فرخاني اين پرونده خانوادگي دست مايه اي شد براي اعمال فشار که داديار شعبه اول دادسراي قوچان به من پيشنهاد حل کدخدامنشي پرونده فروش مال غير را داد واين فتنه گري و اعمال نفوذ پنهان ادامه يافت وبه خانم عطاران فرصت مدرک سازي داده شد که در سال 86بدون پيشينه قضايي از پزشکي قانوني خراسان رضوي نامه اي مبني برمسخ واقعيت وشخصيت(يعني جنون کامل)براي تير81 تا شهريور83 آوردند و در اين مدت ادعاي محجوريت خانم عطاران معاملات وکارهاي بانکي فراواني انجام داده که با بي مسوليتي دادسرا وبا انجام ندادن استعلامات دقيق ما فقط توانستيم يک مورد از معاملاتشان در زمان محجوريت را در دفتر خانه اسناد رسمي بيابيم که مورد معامله يک منزل مسکوني ششدانگ باسند بوده که درسال81 خريداري کرده ودر سال82 فروخته اند که تمام اين معامله در يک دفتر خانه اسناد رسمي بوده است وبعداز افشا شدن اين معاملعه به خانم عطاران فرصتي دوباره براي مدرک سازي داده شد واين بار ازدادگاه استاني ديگر راي حجر مبني برسفاهت آوردند تا جايي که به اعتبار اين راي سفاهت خانم عطاران مدعي شدند که همين معامله منزل مسکوني در دفترخانه اسناد رسمي با اجبار و تهديد وزور و کنشهاي ضد اجتماعي بوده است ودر شوراي حل اختلاف فقط براي معامله با من درخواست ابطال مبايعه نامه کردند و عليه شاکي ديگر آقاي مغنيان که قطعه 30را 3ماه زودتر از من خريداري کرده بودند شکايت نکردند حال چه ماجرايي در پشت پرده است نمي دانم تا جاي که حتي تا الان عليه اين معامله اجباري در دفترخانه اسنادرسمي هيچ اقدامي نکرده اند واين موش وگربه بازي ادامه يافت وچرخ گردون روزگار همچنان چرخيد تا اينکه دست تقديرپاي حاج آقا مهدوي را پس از يک سال ونيم اختلافمان بر سر زمين ويک سال بررسي پرونده طلاق توسط دادرس جمشيدي, باز کرد وبعداز بي توجهي به شکايتهايم در تهران ومشهد(جناب حاج آقا شريعتي رييس دادگستري خراسان رضوي-فلاح هروي ارزشيابي قضات- حفاظت اطلاعات چهار طبقه) حاج آقا مهدوي نيک دادرس شعبه يک حقوقي قوچان به رياست حاج آقا بزمي (پسر عمه خانم عطاران)در 2جلسه طلاق صادر کرد(براساس نفقه به ناحق وشهادت بر شهادت کذب مريم هراسان ،کوروش ذکايي و علي فرزين مبني بر چار سال ترک زندگي) وپس از اصدار راي طلاق شکايتهايمان شدت بيشتري گرفت اعم از دادسرا و دادگاه ويژه روحانيت تهران ودادگاه ودادسراي ويژه روحانيت خراسان رضوي (پس از مغلطه بازي هاي فراوان منع تعقيب صادرکردند و ابلاغ کردن اين منع تعقيب درزندان قوچان خود حکايتيست) شکايت(من ومغنيان و رهنما) در کميسيون اصل نود مجلس شوراي اسلامي که آنهم انگار مربوط به اين کميسيون نبود طبق کدام قانون نمي دانم!!! وشکايت دردادسراي انتظامي قضات تهران در تاريخ23/1/89 توسط من و مغنيان و رهنما که هنوز روال قضايي خودرا در دبه هاي خيارشور وترشي چهار طبقه مشهد طي مي کند تا براي ماست مالي کردن جا بيفتد وبه مذاق مقامات قضايي پايتخت نشين کشور خوش بيايد تا مباداسوء جريانات تبديل به سوءهاضمه شود واين داستان هنوز ادامه دارد وآنچه نوشتيم و خوانديد خلاصه اي بود از خلاصه ها((طلاق گرفتن خانم عطاران از شوهرش در همين دادگاه قوچان به علت مغلطه بازي در بحث نفقه وادعاي جعل امضا براي کلاهبردار جلوه دادن شوهرش آقاي رهنما، ساخت وساز ما بر روي زمين 3سال پس از نتيجه ندادن تمام شکايتهايمان در قوچان ومشهد وتهران در مقابل تصرف عدواني وديوارکشي سه ساله حاج آقا مهدوي، شکايت نکردن حاج آقا مهدوي عليه خانم عطاران وشکايت(با گرفتن يک وکيل پايه يک) پس از 3سال عليه من به عنوان تصرف عدواني، چگونگي بررسي پرونده طلاق در شعبه 15 تجديد نظر خراسان رضوي (بر اساس چوب درخت طبق حرفي که خودشان گفتند)،طريقه ساخت و ساز ما بر روي زمين وگرفتن سند ششدانگ در سال88 با ديوار حاج آقا مهدوي نيک دادرس شعبه 1 حقوقي دادگستري قوچان ومهمتر از همه مطلع بودن حاج آقا مهدوي دادرس شعبه يک حقوقي دادگستري قوچان( قبل از خريدن زمينها از خانم مليحه عطاران فاروجي دختر دايي رييس دادگستري قوچان) از فروش قطعه 20و30 به من و مغنيان وخريدن اين سه قطعه به کمتراز نصف قيمت واقعي زمينها(مالخري) و... خيلي مطالب ديگر که در اين جا نتوانستم ذکر کنم

    آقاي آملي لاريجاني واژه اي وديگر همپالگي هاي ايشان شمارا به سخنراني گوهر بار امام خميني(ره) به تاريخ20/4/1359 در جماران ودر جمع روحانيون وامامان جماعات در جلد 13يا12 صحيفه نور ارجاع مي دهم ان شاء الله که شما هم اين کلام گوهر بار را تهديد محسوب نکنيد!!!!!!!!!

    فراضي از سخنان گوهر بار امام خميني (ره):

    چنانچه شما آقايان سنخ روحانيت همه اگر کارهايي خداي نخواسته انجام بدهيد که از چشم ملت بيفتيد در دراز مدت آن روز است که

    فانتوم لازم نيست ديگر خود ملت شمارا کنار مي زند

    پاسخ

    خب...من ربط اين سخن رو با حرف قبلي ون رو نميفهمم...شما همه ملتيد؟من نميبينم از چشم مردم افتاده باشن...دنبال بحث نيستم...مطلبمم سياسي نبود...منو مظلوم(!) گير اوردي اينا رو به من ميگي؟ولي بازم ميگم جمع نبند شما باهاشون مخالفي نگو ملت...هميشه ميگن اگر در راه آب سنگ ريزه و خرده سنگ وجود نداشت هيچ وقت صدايي به اين قشنگي نمي گرفت...

    سلام

    قاضي مالخر


    من محمد رضايي 33 ساله اهل قوچان که در سال 81 يک قطعه زمين به شماره (20 )از اراضي دادگاه انقلاب قوچان فاز 2 از خانم مليحه عطاران فاروجي دختر دايي رييس دادگستري قوچان حاج آقا بزمي خريداري کردم که اين زمين را در.....

    http://ghazymalkhar.parsiblog.com
    http://shoraih.parsiblog.com
    http://shoraih.blogspot.com

    آقاي آملي لاريجاني آيا امام خميني (ره)را به موزه تاريخ سپرده ايد يا نه؟؟؟ تکليف مردم انقلابي را روشن کنيد

    دادستان کل کشور: کساني که در سيستم حکومتي با زمين خواران همکاري دارند بايد نقره داغ شوند(روزنامه خراسان19/12/89 )

    آقاي آملي لاريجاني و اژه اي هنوز شبهايي که پاي تلويزيون مي نشستيم ودادگاه کرباسچي شهردار تهران را مي ديديم يادمان هست !!!!!!!!
    آقاي آملي لاريجاني و اژه اي همکاري بازمين خواران رابيشترتوضيح دهيد!!!!!
    آقاي آملي لاريجاني و اژه اي آيا دادستان دادگاه ويژه روحانيتي که به جاي رسيدگي پرونده

    زمين خواري(در صورتي که زمين خواران روحاني(جسماني) باشند مثل مالخر زمين من) ، حجت الاسلام

    جهانشاهي (طلبه عدالت خواه سيرجاني متحصن در حرم حضرت عبدالعظيم حسني ) را

    زنداني مي کند با زمين خواران همکاري نکرده؟ آيا اين دادستان داگاه ويژه روحانيت بايد نقره

    داغ شود؟ از همه اينها گذشته مگر زمين خواران سيرجان چه کساني هستند که دادگاه ويژه

    روحانيت از آنان طرفداري کرده ويک طلبه عدالت خواه را زنداني مي کند!!!!!!

    آقاي آملي لاريجاني و اژه اي مگر در زندان هاي جمهوري اسلامي ايران با زندانيان چه رفتاري

    دارند که دادستان به حاج منصف که سابقه 7سال اسارت در زندانهاي صدام يزيد را دارد مي

    گويد هنوز طعم دستبند و زندان را نچشيده اي ؟ نکند خدايي نکرده حرف کروبي در مورد تجاوز

    راست بوده باشد؟

    آقاي آملي لاريجاني و اژه اي اگر امام خميني (ره) که جانمان را فداي راهش خواهيم کرد زنده

    بودند و همان حرفشان راکه حاج منصف تکرار کرده و آن بلا را سرش آوردند خودشان روبروي

    دادستان وکيلي راد اين حرف را مي زدند چه تضميني وجود دارد که با امام خميني بدتر از آن

    برخورد نمي کردند و امام خميني(ره) را دستبند زده و بر روي زمين انداخته و پا بر روي سرش

    گذاشته و مي گفتند به ما چه که شما چندين سال زندان و تبعيد بوديد مي خواستيد انقلاب

    نکنيد مگر براي من انقلاب کرديد و ........!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    آقاي آملي لاريجاني واژه اي وديگر همپالگي هاي ايشان شمارا به سخنراني گوهر بار امام خميني(ره)

    به تاريخ20/4/1359 در جماران ودر جمع روحانيون وامامان جماعات در جلد 13يا12 صحيفه نور ارجاع

    مي دهم ان شاء الله که شما هم اين کلام گوهر بار را تهديد محسوب نکنيد!!!!!!!!!

    فراضي از سخنان گوهر بار امام خميني (ره):

    چنانچه شما آقايان سنخ روحانيت همه اگر کارهايي خداي نخواسته انجام بدهيد که از چشم ملت بيفتيد
    در دراز مدت آن روز است که فانتوم لازم نيست ديگر خود ملت شمارا کنار مي زند....من خوفم اين است
    که ما نتوانيم، روحانيت نتواند آن چيزي که به عهده اوست صحيح انجام بدهد... شما اين را خيال نکنيد که
    آنها خيلي دستپاچه اند که همين دو-سه روز اين کارها را انجام بدهد اگر توانستند حالا اگر نتوانستند
    نقشه مي کشند که در پنجاه سال ديگر کار خودشان را انجام بدهند دست بر نمي دارند ويکي از نقشه
    هاي مهم همين است که قشرهاي ملت را از هم جداکنند ومهم اين است که روحانيت را از ملت

    جداکنند

    پاسخ

    ببخشيد اينجا سايت رسمي آقاي آملي لاريجاني و اژه اي نيست...به هر حال اگه ميخواي بد تر از اين نشي حتما برو دنبال جواب سوالات و جواب هاي قانع كنندش رو قبول كن(البته اگر اصل سوال ها درست باشه!!!