سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حنا، دختری با مقنعه

نظر

آسمان

مثل من

چادر سیاهی بر سر کشیده

آسمان ِ جاده شبها

چادر سیاهی بر سر کشیده 

و

خدا

مشت مشت

ستاره بر سر چادریش می ریزد

آسمان ِ روز

شال آبی بر سر می کند

و با آبی اش

دل می برد

خدا

ستاره هایش را

برای چادر مشکی پوش شب 

مشت مشت می ریزد!

من شبها

هیچ گاه احساس تنهایی نخواهم کرد

تا وقتی آسمان ِ شب را دارم!

اگر روزی

مثل آسمان شب

صاف شدم

خدا

مشت مشت در دلم ستاره خواهد ریخت...

وقتی دستم را در دست آسمان پر ستاره ی چادر پوش ِ شب گذاشتم

فهمیدم خدا

پادر آسمان را دوست دارد

که هر شب

در دلش

مشت مشت ستاره می ریزد!

ابر و باد شده

آسمان جاده

انگار

سفره سفره ستاره خیرات می کند

چادر ِ آسمان

دوست داشتنی است اما

چادر من

برای من

دوست داشتنی تر!

 

چادر مشکی

 

 

نجوا 1: با تشکر از خواهرم بابت کمک های زیاد در طراحی و ساخت قالب بعد از چند سال!

نجوا 2:دو روز دیگه اول مهره و قاعدتا تعداد پست ها و فعالیتم بسی کمتر خواهد شد!

نجوا 3:به علت شلوغ شدن وب مجبور به حذف اکثریت لینک ها از لینکدونی شدم.با عرض پوزش از لینک های محترم و محترمه!

نجوا 4:به این مطلب به دید یه مطلب فقط نگاه کنید.منظور خاصی از اوردن شب و روز نداشتم!

نجوا 5:تاریخ مطلب : 26/6/91 ... جاده اصفهان شهر رضا ... ساعت 00:45

نجوا 6:من چادرم رو خیلی دوست دارم!

نجوا 7:التماس دعا...

نجوا 8:...